نقش ساز تمبک در میان سایر سازها

ساز، سیستمی است فیزیکی و قابل ارتعاش، متشکل از بخش های مختلف با وظایف خاص. در حالی که نوازنده با اعمال نیرو بر ساز، آن را مرتعش می کند، برآیند پاسخ های اجزای سیستم منتهی به ایجاد خصوصیات کمی و کیفی صوت برخاسته از ساز می شود. عالم سازها از تنوع چشمگیری برخوردار است. این تنوع باعث می شود تا سازها از جهات مختلف مطالعه شوند و جایگاه هر کدام و ارتباط سازها با هم مشخص گردد. به دانش مطالعه سازموسیقی ٬ ارگانولوژی Organology یا همان ساز شناسی گویند .

اما تمبک، به عنوان یک سازپوستی از چه جایگاهی در عالم ساز ها برخورداراست؟ بعضی از موارد مورد بررسی ارگانولوژیک( سازشناختی) تمبک عبارتند از :
– خصوصیات فیزیکی و بررسی صوتی ساز (کیفیت صوتی- محدوده ی صوتی- صدای ثابت یا قابل تغییر- تداوم صدای ساز – ابعاد دینامیکی صدای ساز- قابلیت های رنگ آمیزی صوتی ساز- …)

– شناخت دقیق ساختمان بیرونی و درونی ساز و بخش مرتعش و صدادهنده و توصیف دقیق آنها و ارتباط ساختاری اجزا و در نهایت جنبه های تزیینی ساز .
– خصوصیات فرا موسیقایی که نشان دهنده نگرش های مذهبی، آیینی و فرهنگی به آن می باشد.

– شیوه ی اجرای ساز

– ارتباط با سازهای شبیه به خود در فرهنگ های مختلف

– تکامل و پیشینه تاریخی ساز

عالم سازها از تنوع چشمگیری برخوردار است. این تنوع باعث می شود تا سازها از جهات مختلف مطالعه شوند و جایگاه هر کدام و ارتباط سازها با هم مشخص گردد . گاهی در بین سازهایی مانند تمبک و دربوکه عربی چند صفت مشترک مشاهده می گردد و گاهی نیز یک صفت تنها در یک ساز مشاهده می گردد.

ازجمله صفات مشترک بین آنها می توان وجود پوست مرتعش و از جمله ی صفات خاص می توان شکل خاص هندسی، تزیینات و سونوریته sonority خاص تمبک را برشمرد. سونوریته یا صدادهی ساز تابع عوامل متعددی مانند : نوع مواد بکار رفته در ساز، هندسه ساختمان ساز، نحوه به ارتعاش درآوردن ساز (تکنیک نوازندگی) است. هر گونه تغییر در این عوامل باعث تغییر سونوریته می شود. سونوریته تمبک غیر کوک دار با تمبک کوکی مسلما متفاوت است.

و اما قدمت ساز شناسی به تمدن های کهن چین ، یونان باستان و هندوستان می رسد. موسیقیدانان اسلامی همانند فارابی با کتاب موسیقی الکبیر، ابن سینا با کتاب رساله شفا و عبدالقادر مراغه ای با کتب متعدد ، نیز در این زمینه تلاش کرده اند.

در اروپا نیز می توان از Sebastian Virdung با کتاب Musica getuscht und ausgezogen (1511) و Martin Agricola با کتاب Musica instrumentalis deudsch (1529). نام برد. در قرن ۱۷ Michael Praetorius با دو کتاب خویش Syntagma musicum (1618) و Theatrum instrumentorium (1620) تعدادی از سازهای دوره رنسانس و آفریقا را به تصویر کشید. قرن ۱۸ و ۱۹ شاهد مطالعه کمتر ولی کاربرد سازهای ملل مختلف در فرهنگ موسیقی اروپا بود.
در قرن ۲۰ موسیقی شناسان آلمانی و اتریشی Curt Sachs و Erich von Hornbostel سیستم رده بندی سازها را در ۱۹۱۴ ارائه دادند.

خط کلی این رده بندی برمبنای بررسی اولین صفت مشترک سازها یعنی ویژگی فیزیکی ارتعاش ساز بنا شده است. بر این اساس سازها به پنج دسته تقسیم می شوند :

* سازهای پوستی membranophones که تولید صدای آنها ناشی از ارتعاش پوست است.

* سازهای خودآوا idiophones که تولید صدای آنها ناشی از ارتعاش جسم سخت یا انعطاف پذیر است.

* سازهای زهی chordophones که تولید صدا ناشی از ارتعاش سیم است.

* سازهای بادی Aerophones که تولید صدا ناشی از ارتعاش ستون هوا است.

*سازهای الکتریکی Electrophones که تولیدی صدای آنها ناشی از وجود جریان الکتریسیته است.

پوستی ها Membranophones در رده بندی زاکس- بوستل

سازهای این دسته دارای بخش مولد صورت از نوع پوست مرتعش اند. نواختن این سازها به شیوه های ضربه ای- مالشی و دمیدنی صورت می گیرد. ضربه زدن به ساز به دو حالت کلی مشاهده می شود :

– مستقیم توسط ضربه با دست یا کوبه.

غیرمستقیم مثل طبل های تکان دادنی که اجسام داخل طبل به پوست ضربه می زنند، طبل های مالشی ( مالیدن چوب، دست یا زه به پوست ) و دمیدن به پوست مانند (میرلیتن ها Mirlitons) که ارتعاش هوا ناشی از دمیدن، پوست را به ارتعاش در می آورد.

اصولا در این رده بندی ابتدا طبلها را براساس شیوه نواختن و سپس بر اساس سایر صفات تقسیم می نمایند و به هر سطح طبقه بندی یک کد براساس سیستم دهدهی دیوئی Dewey اختصاص می دهند . مرحله اول طبقه بندی پوستی ها در سیستم زاکس – بوستل منجر به ۴ سطح همترازمیگردد :

۲ سازهای پوستی (طبلها)

۲۱ طبلهای ضربه ای

۲۲ طبلهای زخمه ای

۲۳ طبلهای مالشی

۲۴ طبلهای دمیدنی

صفاتی که در پوستی ها باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :

الف) شکل ظاهری بدنه که توسط ابعاد هندسی ساز تعریف می شود. بدنه ی طبل ها به اشکال گوناگون مشاهده می شود. در مقابل شکل هندسی انواع سازهای پوستی را مشاهده می کنید :

*** آوندی Kettle drum، مانند تیمپانی

*** لوله ای Tubular drum: استوانه ای Cylindrical drum- بشکه ای Barrel drum – مخروطی Conical drum- دومخروطیDouble-conical drum – ساعت شنی Hourglass drum- ساغری شکل Goblet drum

*** قابی شکلFrame drum

ب) کشیده یا کوتاه بودن طول بدنه، گلو (نفیر) دارا بودن بدنه، پایه دار یا بدون پایه بودن.ج) تعداد پوست متصل به بدنه و تعداد پوست نواختنی.د) باز یا بسته بودن انتهای ساز.

ه) شیوه اتصال پوست به بدنه (چسبیده- میخ شده- وصل به طوقه- طناب پیچ شده)

و) صدادهی (کوک پذیری و نحوه آن- رنگ آمیزی صوتی- تغییر ارتفاع صوت بدن تغییر کشش)

ز) شیوه و اجرا : ضربه (مستقیم- غیرمستقیم) مالش- دمیدنح)جنس مواد سازنده ی بخش های مختلف ساز

ط) آرایش ها و تزیین ساز

با گسترش سطوح طبقه بندی و اختصاصی تر شدن صفات ، ساختارکدینگ هم بر اساس دسته بندی ۳تایی کدها کامل تر میشود.

تمبک به عنوان یک سازپوستی ساغری شکل دارای کد ۲۱۱٫۲۶۱٫۱ می باشد که هر عدد از چپ به راست معرف :

۲ : ساز پوستی ۱: ضربه ای بودن ۱: ضربه مستقیم با دست

۲: طبل لوله ای ۶: ساغری شکل بودن ۱: یک پوسته بودن

۱: باز بودن طرف دیگر طبل

با اینحال به نظر نگارنده ، تمبک را می توان یک ساز هیبرید یا مخلوط دانست چراکه می تواند:

– به دلیل تولید صدا از پوست ، ساز پوستی باشد.

– به دلیل تولید صدا از بدنه به اشکال مختلف ، انواع خود آوا را نمایش دهد.

منبع : گفتگوی هارمونیک